خلاصه داستان: این کمدی رمانتیک با پیچ و تاب دو دانشجو را دنبال می‌کند که به نیروهایشان ملحق می‌شوند تا دوباره با افراد مهم خود متحد شوند و سفری پرجنب‌وجوش را آغاز می‌کنند که آنها را به شدت از مسیر خارج می‌کند.

خلاصه داستان: من عصبانی نیستم.

خلاصه داستان: دو زندگی متفاوت، دو دنیای متفاوت... آیا زینب و سیوانمرت می توانند از عشق سرنوشت خود فرار کنند؟

خلاصه داستان: فرهاد برای درمان مردی که دنبالش بود به یک دکتر نیاز پیدا میکند و برای همین با دکتری به نام آسلی که خودش رو فدای درمان انسان ها کرده آشنا میشن.دو انسان که به اندازه ی سیاه و سفید با هم متضاد هستند و به هیچ وجه امکان با هم بودنشان وجود ندارد.آسلی که به زور در عمارت نگه داشته شده بود در تلاش بود تا فرد زخمی را درمان کند که شاهد چیزی میشود که نباید میشدو…

خلاصه داستان: نجات که توسط همسرش رها شده، به دخترش دروغ می گوید تا ناراحت نشود.

خلاصه داستان: آزگر صاحب رستوران بسیار ثروتمندی است و زندگی درهم و برهم اما شادی دارد و به عشق اعتقادی ندارد.

خلاصه داستان: ناز به تازگی از دانشکده پلیس فارغ التحصیل شده است و با مادر و عمویش که شخصیت های محافظ هستند زندگی می کند.

خلاصه داستان: فریت اصلان (کان یامان) تاجر بسیار موفقی است و بسیار منظم است.

خلاصه داستان: عزیز تنها مدیر هلدینگی است که توسط پدر و مادرش تأسیس شده است.

خلاصه داستان: اتهامات تهمت آمیز، آیسه را مجبور می کند تا با کرم، یک پلی بوی معروف، ثروتمند و خوش تیپ ازدواج کند.